کد خبر : 2242
تاریخ انتشار : پنج‌شنبه 14 تیر 1403 - 11:49

درباره نمایش «هاله»

مناسبات پیدا و پنهان جامعه

تئاتر این روزها وضعیت کمابیش عجیب و غریبی به خود گرفته و گویی در یک تعلیق موقتی است. این مسئله به التهابات سیاسی و مباحث معیشتی مربوط بوده و شاید به زودی برطرف نشود. اما نکته امیدبخش ماجرا بی‌شک حضور جوانان تازه نفس و بازگشت عده‌ای از باتجربه‌ها به صحنه‌ها است. رویدادی که فضایی تازه را بشارت می‌دهد و مقدمه گشودگی به ناشناخته‌ها است. بهنام رضایی در مقام نویسنده و کارگردان در نمایش «هاله» فضایی شاعرانه ساخته و تلاش کرده، حضور زنانه یک فارغ‌التحصیل رشته نمایش را تعین مادی بخشد. شخصیت هاله با بازی الهام سلامت، دختری است امروزی که از شهری کوچک به تهران آمده و بعد از پایان تحصیلات، میل آن دارد که از طریق هنر نمایش و بخصوص نقالی، برای خودش یک موقعیت حرفه‌ای ایجاد کند. مراجعه به یک قهوه‌خانه بین‌راهی جاده ساوه و تقاضا برای جای خواب در ازای کار این امکان را برای این دختر جوان فراهم می‌کند که به میانجی نقالی کردن برای مشتریان قهوه‌خانه، سرگرمی تولید کند و برای خودش کسب و کاری راه بیندازد. یک موقعیت کمابیش کمیاب و تا حدودی باورناپذیر. اما مگر کار هنر همین سروکله زدن با ناممکن‌ها نیست؟ ساختار غیرخطی روایت، به همراه صحنه‌های مبتنی بر کروگرافی، وجه شاعرانه‌ای به اجرا بخشیده که در نوع خود جالب توجه است. در این صحنه‌ها تعداد زیادی از اجراگران آماتور به تناوب حاضر شده و فضاهای ذهنی و سوبژکتیو نمایش را برمی‌سازند.
بهنام رضایی با دست گذاشتن بر موضوع بحث‌برانگیزی چون حضور زنانه و آسیب‌هایی که این حضور در مواجهه با مردسالاری موجود ایجاد می‌کند، توانسته نقبی بزند به مناسبات پیدا و پنهان جامعه. اما به نظر می‌آید این موضوع حساس، آن‌چنان که باید نتوانسته به شکل آشکار روایت شود. بنابراین اجرا با عزیمت به سوی صحنه‌هایی نه چندان واقعی و استفاده از تعداد بالای بازیگران فرعی که حرکات موزون دارند، تلاش دارد حرف خود را با نوعی حضور جمعی اجراگران بیان کند. نتیجه این رویکرد اجرایی برساخته شدن یک فضای هیبریدی است که گاهی جذاب و گاهی دکوراتیو می‌نماید. از یاد نبریم که در این سال‌ها چه بسیار اجراهایی بودند که به این فضای چند وجهی و التقاطی تن داده و علیه رئالیسم صحنه‌ای وارد عمل شدند. نمایش هاله را هم می‌توان ذیل این ماجرا ادراک کرد و در باب موفقیت یا ناکامی‌اش به قضاوت نشست. به دیگر سخن در طول اجرا با صحنه‌هایی بسیار کوتاه روبرو هستیم که می‌توانست طولانی‌تر و رئالیستی باشد و مواجهه هاله با دیگران را معنایی دیگر بخشد. فی‌المثل دیالوگ‌هایی که هاله در دفتر فیلمسازی با افراد مختلف برقرار می‌کند چندان که باید قوام نیافته و دراماتیک نمی‌شود.
به لحاظ اجرایی بازیگرانی چون ریحانه سلامت، محمدهادی عطایی، رها حاجی زینل و…در خدمت اجرا هستند. ترکیب این بازیگران حرفه‌ای، اجرای هاله را تا حدودی به تئاتر بدنه نزدیک کرده است. در صحنه‌هایی که حضور این بازیگران را شاهد هستیم، وجه واقع‌گرایانه اجرا نمود بیشتری یافته و ذهنی‌باوری کنار گذاشته می‌شود. اما گاهی به نظر می‌آید جنس بازی رها حاجی زینل، اغراق بیش از اندازه‌ای به خود گرفته و حضور دیگران را تحت شعاع خود درمی‌آورد. البته باید این نکته را اضافه کرد تماشاگران از جنس بازی رها حاجی زینل استقبال کرده و با او همراه می‌شوند. همچنان‌که نقش‌آفرینی هادی عطایی با آن طنز همیشگی، برای مخاطبان جذاب شده است. در نهایت می‌توان گفت نمایشی چون «هاله» توانسته تا حدودی یک آسیب اجتماعی را بیان کرده و به مسئله بدل کند. اما فرمی که انتخاب شده در بعضی اوقات آن‌چنان که باید نتوانسته این مسئله‌مندی را به سرحدات خویش برساند و رستگاری شخصیت هاله را ممکن و او را در اذهان جاودانه کند.

محمدحسن خدایی