درباره نمایش «مجلس توبهنامهنويسی اسماعيل بزاز»
چهره هنرمند در زمانه استبداد

حسین كیانی در نمایشنامه «مجلس توبهنامهنویسی اسماعیل بزاز» به رابطه هنرمند با قدرت حاكمه در عصر ناصری میپردازد. اینكه هنرمند عرصه نمایش با تقلید و محاكات میتواند آیینهای باشد مقابل پلشتیهای جامعه و به نوعی منتقد رفتار حاكمان و ظلم فرادستان، نكتهای است قابل اعتنا و در راستای وظیفه هنرمند در قبال زمانهاش. اما سرنوشت اسماعیل بزاز در شبی طولانی، آن هم در مكانی كه سالها در آن هنرنمایی كرده، همچنین گرفتار حبس و اجبار به توبهنامهنویسی شدن، بیشك نشانهای است بصیرتافزا از وضعیت وخیم فرهنگی جامعه ایرانی در دوران شاهان قجری. اسماعیل بزاز همان كاری را میكند كه یك هنرمند عرصه نمایش باید در مواجهه با مردمان جامعهاش انجام دهد. یعنی بازنمایی واقعیت اجتماع از طریق هنر نمایش و سرگرم كردن توده مردم. اما عصر ناصری نشان داده چنان گرفتار تباهی و سركوب است كه هنرنمایی اسماعیل بزاز از یك جهت موجب رضایت شاه اما از جهتی دیگر موجب دلخوری و توطئه زیردستان شاه شده است. حسین كیانی به میانجی پرداختن به یك هنرمند نامی در دوران شاهان قجری، تلاش دارد تصویری استعارهای از رابطه پر فراز و نشیب نهاد اجتماعی تئاتر با نظم سیاسی و خلقیات ایرانیان ترسیم كند.
كارگردانی این نمایشنامه را كارن كیانی برعهده گرفته و به همراه مشاوره هنری پدرش كه همان حسین كیانی باشد، توانسته اجرایی كمابیش استاندارد از یك درام ایرانی را در سالن كوچك تالار مولوی بر صحنه آورد. این كارگردان بسیار جوان تئاتر در اولین پروژه حرفهای خویش، تلاش دارد راه پدر را ادامه داده و تاریخ معاصر ایران را بر صحنه تئاتر به نمایش گذارد. در این مسیر شاهد حضور بهروز پناهنده در مقام بازیگر هستیم كه كار دشواری در پیش داشته است. بهروز پناهنده با مهارت توانسته چندین شخصیت معروف تاریخی را از طریق بدن و بیان و لهجه و لباس، بر صحنه جان بخشد. به هر حال ساختار روایی مونولوگ، محدودیتهایی دارد كه در این اجرا هم مشهود است و برای فراتر رفتن از آن باید تمهیدات بیشتری تدارك دیده شود و بر امر تئاتریكالیته بیش از این تكیه شود. اما با تمامی این مسائل، همچنان نمایش مجلس توبهنامهنویسی اسماعیل بزاز به عنوان اولین تجربه یك كارگردان جوان، تماشایی است و نگاهی كمابیش خلاقانه به تاریخ معاصر ایران دارد.
محمدحسن خدایی


